کودکانه

کفشهای دایی فرهاد

کفشهای دایی فرهاد

 

 پیمان و پرستو دوتا خواهر و برادر کوچولو بودند که هنوز به مدرسه نمی رفتند.روزها توی خانه با هم بازی می کردند و سر و صدایشان همه جای خانه را پر می کرد.مادرشان مرتب می گفت:بچه ها یواش تر!چرا اینقدر سر و صدا می کنید؟سرم رفت...اما گوش پیمان و پرستو به این حرفها بدهکار نبود.



ادامه مطلب...


نوشته شدهیک شنبه 16 مهر 1391برچسب:کفشهای دایی فرهاد (قصــه هــای کــودکــان, توسط حسین-غزل
.: Weblog Themes By www.NazTarin.com :.